در اقدامی غیرمعمول عکس یک، سرمقاله و کل
صفحه بازار دیجیتال امروز روزنامه دنیای اقتصاد به ضایعه درگذشت استو جابز اختصاص
داده شد.
به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا)، شهرام
شریف در سرمقاله امروز دنیای اقتصاد با عنوان "استیو جابز و مدیریت عصر ما" آورده:
استیو جابز و مرگ او آغازگر بحثهای مختلفی در حوزه مدیریت و کسب وکار است. شجاعت
او در آزمودن روشهای نو، توجه و درگیر شدن با جزئيات و عطش بیپایانش برای
موفقیت، مثال زدنی است. او درست در لحظهای اپل را ترک کرد که
این شرکت در اوج موفقیت به سر میبرد و در زمانی با این جهان وداع گفت که مشهورترین
مدیر نیم قرن اخیر لقب گرفته است.
در ادامه بخش های از این ویژه نامه را با
هم می خوانیم.
مرد اول جهان
تكنولوژي درگذشت; پايان جادوگر

شهرام شریف - پایان زندگی مرد اول جهان تکنولوژی. این خبری
است که از روز پنجشنبه از صدر رسانههای جهان پایین نمیآید. تنها دقایقی پس از
آنکه شرکت اپل عکس معروف استیو جابز را به همراه تاریخ تولد و مرگش روی صفحه اول
خود کشید، همگان دانستند که زمان خبر بد سرانجام فرا رسیده است. اپل این خبر بد را
با همان فرم موجز محصولاتش داد. یک عکس، یک تاریخ، یک نام و چند جمله در ستایش
جابز.
جهان رسانهها اما با موضوع اینقدر ساده رفتار نکرد. انگار بمب بزرگی
ترکیده بود که شبکههای تلویزیونی لحظهای موضوع را رها نمیکردند. موج پیامهای
تسلیت شخصیتهای سیاسی و تکنولوژی هم بر اهمیت موضوع میافزود. مردم در کاپرتینو
مقر اصلی شرکت اپل در کالیفرنیا و در سراسر جهان جلوی فروشگاههای این شرکت جمع
شدند و با گذاشتن دسته گل یا قرار دادن سیبی گاز زده از مردی که جهان تکنولوژی را
با رویاهایش متحول کرد، ستایش کنند. اوباما رییسجمهور آمریکا از نخستین کسانی بود
که مرگ او را تسلیت گفت و به دنبال او سیل پیامهای تسلیت از سوی دیگرانی چون
سارکوزی، بیل گیتس، استیوبالمر، لری پیچ و سرگئی برین و مارک زوکربرگ. بسیاری از
کسانی که حتی در این سالها دل خوشی از او نداشتند به احترام او چند جملهای در
یادبودش گفتند.
مرگ زود
استیو جابز خیلی زود مرد. در
۵۶ سالگی. از سال ۲۰۰۴ که نخستین نشانههای نوع نادری از سرطان پانکراس (لوزالمعده)
در او مشاهده شد تا سال ۲۰۰۹ که پیوند کبد انجام داد و تا چند ماه قبل که روی سن
آمد و آی پد ۲ را معرفی کرد همه تصور میکردند که او توانسته بهرغم همه مشکلات بر
این بیماری غلبه کند. اما زمانی که دو ماه قبل استعفایش را به هیاتمدیره اپل تقدیم
کرد در جملاتی نوشت که همواره گفته بودم اگر روزی برسد که نتوانم از عهده وظایفم
برآیم اولین کسی خواهم بود که این را به همه اعلام کنم و متاسفم که بگویم آن روز
فرا رسیده است.
در واقع نمودار موفقیت شرکت اپل با نمودار وضعیت سلامت استیو
جابز در این سالها دو مسیر متفاوت را طی کردهاند. نمودار موفقیت اپل نموداری
بسیار سریع، رو به رشد و نمودار سلامتی جابز با شیبی تند رو پایین و سرانجام روز
چهارشنبه نمودار زندگی استیو جابز به پایان خود رسید، در حالی که شرکت اپل حالا در
اوج موفقیت خود ایستاده است. بزرگترین شرکت از نظر سرمایه بازار و پیشبینی موفقیت
در سالهای آینده برای محصولات این شرکت. این هم از بازیهای دراماتیک روزگار است
که زندگی کسی که تمام تلاشش را وقف موفقیت کرده در اوج موفقیت به پایان میرسد.
اپل و مرگ استیو
مرگ استیو جابز درست یک روز پس از
معرفی آیفون ۴ جدید که S نام دارد یک بدشانسی بزرگ برای اپل به شمار میرود، هر
چند که فقدان این شخصیت کاریزماتیک که اساسا رشد اپل مدیون او است نیز فاجعهای است
که حالا باید اپل با آن کنار بیاید. اپل نخستین بیانیه را در مورد مرگ استیو منتشر
کرد. جایی که استیو را منبع بی پایانی از نوآوری خطاب کرد. طی دو روز اخیر سهام اپل
تحت تاثیر مرگ استیو جابز اندکی کاهش یافت، هرچند استواری این شرکت به گونهای است
که حداقل برنامه ارائه محصولات تا ۱۵ ماه آینده آن آماده و اعلام شده است. پیشبینی
موسسههای تحقیقاتی نیز نشان دهنده این است که محصولات اپل روند رو به رشد خود در
بازار را طی سالهای آینده حفظ خواهند کرد. اما واقعیت این است که اینها همه روی
کاغذ است و در بازار واقعی معلوم نیست همه چیز همانگونه که پیش بینی شده پیش رود.
تیم کوک مدیرعامل فعلی اپل که از سوی خود استیو جابز نیز برای همین سمت پیشنهاد شده
بود، طی سالهای اخیر به تناوب مدیریت اصلی این شرکت را برعهده داشته و در واقع با
فقدان استیو بیگانه نیست، اما باید دید بازار و سرمایهگذاران و سهامداران هم همین
اعتماد را به کوک دارند یا خیر. واقعیت این است که اپل همین حالا تشکیل شده از
بسیاری از متخصصان و افراد صاحب نامی که در رشد این شرکت و جایگاه فعلی آن نقش
عمدهای داشتهاند.
با این حال از استیو جابز به عنوان بزرگترین مدیر ۵۰ سال
اخیر نام برده میشود. آیا فقدان او بر اپل بی تاثیر است؟ تیم کوک در پیامی به
کارکنان اپل نوشت: ما این افتخار را داشتیم تا با استیو کار کنیم. یک دوست و یک ذهن
خلاق را از دست دادیم. او روح اپل را ترک کرد اما روح او با اپل خواهد بود.
واکنشها به مرگ استیو جابز
اوباما، بیل گیتس،
سارکوزی، وزنیاک (بنیانگذار اپل و شریک جابز)، لری پیچ، زوکربرگ، بالمر، مرداک،
اشمیت و بسیاری دیگر پیامهایی به مناسبت درگذشت جابز منتشر کردهاند. اوباما از
این گفت که جابز آنقدر شجاع بود که متفاوت فکر کند. بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت
خود را ۳۰ سال همکار و دوست استیو جابز معرفی کرد فردی که به گفته او تاثیری که
گذاشت بر نسلهای آینده هم احساس خواهد شد. مارک زوکربرگ ترجیح داد از او روی صفحه
فیس بوک خود بنویسد و نوشت: از تو متشکرم استیو که یک مربی و دوست خوب برای من بودی
و نشان دادی چیزی که ساختی میتواند دنیا را تغییر دهد. دلم تنگ میشود.
لری
پیچ مدیرعامل گوگل که برخلاف معمول لوگوی خود را تغییر نداد، اما نام استیو جابز را
به همراه تاریخ تولد و مرگ پایین فیلد جست وجو قرار داد نیز از جمله کسانی بود که
در مورد جابز صحبت کرد. او گفت: استیو مردی بزرگ و باهوش و عالی بود و همیشه صحبت
های او درباره تجربیات کاربر از محصولات برای من الهامبخش بود. او حتی با وجود
اینکه اخیرا حال خوشی نداشت به من کمک ميکرد. سرگئی برین، دیگر موسس گوگل نیز در
موردش گفت: تمایل استیو برای عالی بودن توسط هر کسی که با محصولات اپل کار کرده
احساس ميشود. دیک کوستلو مدیرعامل توییتر که سایتش روز پنجشنبه زیر فشار کاربران
و رسانهها درباره مرگ استیو دچار مشکل شد هم گفت: در هر دوره به ندرت فردی پیدا
میشود که فقط مسیر را جلو نمیبرد، بلکه استاندارد جدیدی برای اندازهگیری ایجاد
میکند. اریک اشمیت رییس هیاتمدیره گوگل که خود زمانی عضو هیاتمدیره اپل نیز بود،
نوشت: او با استعداد و شخصیت کاریزماتیکش سایرین را برای انجام غیرممکنها الهام
ميبخشید و نام او به عنوان بزرگترین مخترع دوران کامپیوتر در ذهن همه ما به یادگار
خواهد ماند. باب ایگر مدیرعامل دیزنی هم او را منبع الهام میلیونها نفری دانست که
از محصولات این شرکت ایده گرفتند و زندگی خود را تغییر دادند. جری یانگ مدیرعامل
یاهو استیو را قهرمان خود نامید که به همه نشان داد که اختراع چگونه زندگی همه را
تغییر میدهد. ادموند براون فرماندار کالیفرنیا که مهد شرکتهای آی تی است نیز فرصت
را برای اظهار نظر از دست نداد و گفت او بهترین مخترع کالیفرنیا بود. مایکل بلومبرگ
شهردار نیویورک او را نابغهای در کنار ادیسون و انیشتین نامید.اما شاید گفته توییت
نیل پاتریک هریس بازیگر از همه موجزتر بود که نوشت: در آرامش بخواب استیو جابز. یک
اسطوره. یک مخترع آیندهنگر.
چرا استیو جابز موفق
است؟
بسیاری استیو جابز را مدیر نوگرایی میدانند که به خاطر
نوآوریهای تكنولوژيكاش باید مورد ستایش قرار گیرد. اما سادهانگارانه است که
تاثیرات جابز را فقط در حوزه تکنولوژیک بدانیم. او نوع نگاه به بازار و مدیریت را
نیز متحول کرد. برخی معتقدند حتی نگاه ویژه او به بازار قواعد فعلی کاپیتالیسم را
نیز جابه جا کرده است. استیو جابز در عین اینکه بلد بود چگونه بازار را تشنه
محصولات خود کند خوب فهمیده بود که دنبال کردن خواست مشتریان به تنهایی کسی را به
موفقیت نمیرساند. او تصمیم گرفت که خود برای مشتریان تعیین کند که چه چیزی نیاز
دارند و از همین رو انتخاب نوع استراتژی او در تولید محصولات با رقبایش بسیار فاصله
دارد. او زمانی که در سال ۲۰۰۷ آیفون را به بازار معرفی کرد به همگان گفت که سایر
رقبا حداقل ۵ سال از این محصول فاصله دارند. صحت حرف او اکنون که چهارسال از حضور
آیفون در بازار میگذرد برای همه ما ثابت شده است. تیم کوک مدیرعامل فعلی اپل
سهشنبه گذشته و هنگام معرفی آیفون 4S گفت که رقبا پس از یک سال و نیم معرفی
آیفون ۴ هنوز به این محصول هم نرسیدهاند. اپل و جابز طی این چند سال آنقدر در
بازار محصولات کامپیوتری تحول ایجاد کردند که سایر رقبا یا مجبور به دنبالهروی از
آنان شدند یا مانند اچ پی مجبور شدند عطای حضور در بخشهای گسترده را به لقایش
ببخشند و کنار بکشند.
به جز این، جابز با تاکید بر کیفیت، طراحی استانداردهای
جدیدی را در بازار ایجاد کرد. در حالی که رقبا عمدتا به تاسی از بازار در فکر کاهش
هزینهها از راه کاهش کیفیت محصولات بودند اپل بر حفظ و ارتقای کیفیت در محصولاتش
پای فشرد و رضایتمندی بازار را هم از آن خود کرد. حالا هر کسی میخواهد تلفن جدیدی
را به بازار معرفی کند آن را با آیفون مقایسه میکند.
رسانهها
شیفته جابز
جابز با رسانهها ارتباط خوبی نداشت. او اما استراتژیاي در
پیش گرفت که نیازی به رسانهها نداشت. اپل نه تبلیغی به رسانهها میداد و نه اساسا
نیازی داشت. رسانهها در مورد محصولات انقلابی اپل چنان مینوشتند که اساسا نیازی
به هیچ تبليغي نبود و هیچ تبلیغی هم جای آن را نمیگرفت. همین سه شنبه گذشته آیفون
۴ جدید اپل هر چند توقع بسیاری را برآورده نکرد، اما خبرش را همه شبکههای خبری
پوشش دادند. سخنرانیهای او در هنگام معرفی محصولات چنان شوری در میان همگان
برميانگيخت که مردم در مقابل فروشگاههای فروش محصولات دیجیتالی یا فروشگاههای
اپل در انتظار ورود محصولات مينشستند تا نخستین کسانی باشند که از این محصولات
استفاده میکنند. استیو جابز هفت بار روي جلد تايمز رفت و بیسبب نیست که تایمز
اعلام کرده این هفته به احترام او از انتشار این هفتهنامه خودداری میکند. سایت
گیزمودو که استیو جابز به خاطر نوشتن از یک دستگاه تلفن آیفون لو رفته از آنها
شکایت کرده بود هم مطلبی در تقدیر از شخصیت او نوشت و بسیاری از رسانههای تکنولوژی
نیز صفحه نخست یا لوگوی خود را به مناسبت مرگ وی تغییر دادند.مرگ استیو جابز یک
واقعه بزرگ رسانهای بود. او آنقدر برای افکار عمومی اهمیت داشت که همه رسانهها
همچنان در مورد او صحبت میکنند. میزگردهای مختلف تشکیل میدهند و از تاثیرات بود
و نبود او در بازار میگویند. استیو جابز خیلی کم مصاحبه میکرد و اساسا جلوی دید
رسانهها حاضر نمیشد، اما او در عین دوریاش از رسانهها به واقع یکی از
رسانهایترین و محبوبترین چهرههای معاصر بود.
اعتبار استفاده از
محصولات
استیو جابز در دوران مدیریت خود در اپل کاری کرد که محصولات
این شرکت هویت و شخصیت و اعتباری به صاحبانشان میبخشیدند و این را نه از راه اضافه
کردن جواهرات و لوازم لوکسی از این دست که از راه توسعه واقعي محصول ايجاد ميكرد.
استیو جابز زمانی آیپد را به بازار معرفی کرد که بازار از تبلتها بیزار بود.
شرکتهایي چون مایکروسافت تجربیات ناموفقی در ارائه تبلت به بازار داشتند، اما او
بر اهمیت این محصول و فقدانش در بازار و نیاز آینده پای فشرد. حالا بنا بر آمارها
۷۳ درصد از بازار تبلتها در اختیار آیپد است. چیزی که احتمالا تا سال ۲۰۱۵ ادامه
خواهد داشت. آیپد یک محصول انقلابی اپل بود که دامنه کاربرد آن از پزشکی تا سینما
وسعت دارد. حالا حتی بازیگران سینما، سیاستمداران و ورزشکاران از این محصول استفاده
میکنند یا حداقل وانمود به داشتن آن میکنند.
و استیو جابز
بدون استیو
جابز قطعا جهان چیزی کم خواهد داشت. کنفرانسهای اپل بدون او شوق و شور کافی
برنمیانگیزد چنانچه کنفرانس روز سه شنبه اپل بدون او خیلی خالی مینمود. با این
حال تاثیراتی که او در جهان اطراف ما و زندگی ما داشت با مرگ او دفن
نمیشود.
استیو جابز و مدیریت
عصر ما
شهرام شریف -
استیو جابز و مرگ او آغازگر بحثهای مختلفی در حوزه مدیریت و کسب وکار است.
شجاعت او در آزمودن روشهای نو، توجه و درگیر شدن با جزئيات و عطش بیپایانش برای
موفقیت، مثال زدنی است.
او درست در لحظهای اپل را ترک کرد که این
شرکت در اوج موفقیت به سر میبرد و در زمانی با این جهان وداع گفت که مشهورترین
مدیر نیم قرن اخیر لقب گرفته است.
اما آنچه استیو جابز را از همنسلان و رقبایش
جدا میکند فقط موفقیت در معرفی محصولات بهتر به بازار و به دست گرفتن پرچم راهبری
جهان تکنولوژی نیست، جابز در فرصت کمی که برای زندگی در این جهان داشت، نوع ديگري
از نگاه به بازار را به همه یاد داد. او فرمولهای مرسوم فشار تکنولوژی یا کشش
بازار (Technology Push or market pull) را به سمت فشار تکنولوژی تغییر جهت داد.
محصول آی پد او ابداع جدیدی در جهان کامپیوتر نبود، ولی وقتی در میان بهت همگان و
نفی رقبا به بازار آمد، غولهای تکنولوژی را به دنبالهروی او در اندیشه تولید تبلت
به تکاپو واداشت. استیو جابز اعتقاد داشت که مشتری امروزه ممکن است به نیازهای خود
واقف نباشد و این شرکتها هستند که این نیازهای جدید و محصولات را برای مشتریان
تعریف میکنند. همین نوع نگاه، حساب اپل و جابز را از دیگران جدا کرد . جدا از این،
شیفتگی او به طراحی و جزئيات تولید محصول هم بیحد و حصر بود.
اعتقاد به ایجاد
تفاوت و پیروی نکردن از روشهای کلاسه شده هزینه تولید به بهای کاهش کیفیت محصول،
اپل را به سازنده باکیفیتترین محصولات تبدیل کرده است. همینهاست که خریداران را
از مدتها قبل تشنه عرضه محصولات اپل نگه میدارد یا کاری میکند که به شکل نادری
مردم برای خرید محصولاتش صف ببندند. به همین دلیل است که امروز اپل از نظر سرمایه
بازار (Market Capital) و برند، مقامهای نخست بازار جهاني را در اختیار دارد. به
جز این، استیو جابز نه فقط محصولات اپل که زندگی دیجیتالی ما را دگرگون کرد چرا که
به تبعیت او جهان تکنولوژی به پیروی کردن از ایدههای بلندپروازانه و کنار گذاشتن
محافظهکاری قدم برداشت.
با این حال اگر بتوانیم یک ایراد به نوع مدیریت این
اسطوره مدیریت وارد کنیم آن وابستگی تام و تمام یک شرکت به یک شخصیت کاریزماتیک و
جهانی است. دشوار بتوان پیشبینی کرد جهانی که استیو جابز پیرامون خود و اپل ساخته،
بدون او هم میتواند به همین خوبی به سمت موفقیت پیش رود. در جهانی مملو از
احساسات که مشتریان برای مرگ صاحب شرکت گل و شمع پشت ویترین میگذارند چطور میتوان
انتظار داشت همه چیز مطابق خواست استیو جابز پیش برود؟
لایک برای
شوالیه دنیای آی تی م.ر.بهنام رئوف
- همه ما تا به امروز نام مخترعان و دانشمندان زیادی را شنیدهایم.
دانشمندانی که نامشان یکی از اولین آموزههای ما در دوران دبستان و کتابهای علوم
بودهاند. هیچ یک از ما زندگی این دانشمندان را از نزدیک ندیدیم و هیچ یک از ما در
زمان شادی اختراعاتشان حضور نداشتیم، اما نامشان اولین درس علمی است که ما در
ابتدای ورود به عرصه علم و آموزش میآموزیم. امروز اما جهان دستخوش تغییرات شگرفی
شده است. تغییراتی که بدون تردید فناوری اطلاعات و ارتباطات حرف اول را در آن
میزند. اما در این بین یک دهه گذشته را شاید بتوان به عنوان یک رنسانس تکنولوژیک
به حساب آورد. دههای که تلفن های همراه فراگیر و ضریب نفوذش در جهان افزایش فراوان
یافت. دهه ای که دیگر در آن داشتن یک گوشی همراه به معنی یک پرستیژ شخصیتی یا
اجتماعی خلاصه نمیشود، بلکه به مدد انقلاب لمسی و هوشمندسازی وسایل پرتابل (قابل
حمل) زندگی بشر را روز به روز به خود وابسته، راحت و فراگیرتر کرده است. برای
دوستاران دنیای فناوری، نام استیو جابز با القاب زیادی همراه است. مردی که دنیای
فناوری را دگرگون ساخت و به قولی آنقدر شجاعت و جسارت و پشتکار داشت که توانست
رویاهایش را به واقعیت تبدیل کند و آنها را در دستان ما قرار دهد. شاید بیارتباط
نباشد که او را با ادیسون و گراهام بل در یک ردیف قرار داد؛ چرا که به باور بسیاری
استیو جابز مسیر پیشرفت فناوری را در جهان تغییر داد. استیوی که بهرغم مبارزه
بسیار با غول سرطان دیگر در بین دوستاران تکنولوژی نیست پس لایک برای شوالیه دنیای
آیتی.
استیو جابز از نگاه
خودش و دیگران: باور به نوآوري

فرهاد اميري -
اگر این روزها به وبسایت رسمی اپل سر بزنید، خبر را خواهید شنید: «استیو
جابز مرد.» و اگر روی عکس بزرگ جابز کلیک کنید، با این پیغام نوشتهشده با حروف
درشت مواجه خواهید شد:
«اپل نابغهای خلاق و ژرفاندیش را از دست
داده است و جهان نیز انسانی فوقالعاده را. آن دسته از ما که بخت شناختن و کار کردن
با استیو را داشتهایم، دوستی عزیز و راهنمایی الهامبخش را از دست دادهایم. استیو
شرکتی را ترک میگوید که تنها خود او میتوانست بسازد و روحیهای که او داشت تا ابد
شالوده اپل خواهد ماند.»
استیو جابز، نابغه نوآوری در دنیای کامپیوتر و یکی از
دو بنیانگذار اصلی شرکت اپل، چهارشنبه پس از یک دوره بیماری طولانیمدت درگذشت.
جابز همراه با استیو ووزنیاک، شرکت پرآوازهخود را در یک گاراژ خانوادگی تاسیس
کرد. وی مدتی پیش از آن تحصیلاتش را در کالج ترک کرده بود تا به قول خودش از جایی
که هیچ ارزشی در آن نمیدید، به دنبال علاقه اصلی خودش برود.
جابز در 1977 اپل
1 را به همراه ووزنیاک طراحی کرد، سپس ووزنیاک شرکت را ترک گفت، اما جابز اپل 2 را
هم روانه بازار کرد و در نهایت، اوج خلاقیتاش را در مکینتاش به رخ کشاند. صاحبان
مکینتاش به جای تایپکردن دستورهای کامپیوتری از یک ماوس استفاده میکردند تا بر
شمایلهایی مشخص کلیک کنند و اینگونه بود که برای نخستین بار یک کامپیوتر واقعا
شخصی ابداع شد؛ کامپیوتری که کار با آن به هیچ تخصص عجیب و غریبی نیاز نداشت. همه
میگویند بیل گیتس ایده ویندوز، یعنی پردرآمدترین محصول خود و دلیل اصلی موفقیت
شرکتاش مایکروسافت را از این ایده جابز کپیبرداری کرد ــ یا حتی دزدید. خود جابز
در مورد طراحی مکینتاش میگفت: «وقتی کالج را رها کردم، دیگر سر کلاسهای اصلی
خودم نمیرفتم. در عوض، به کلاس خوشنویسی رفتم. فکر نمیکردم فنون و اطلاعاتی که
در این کلاس آموختم، هرگز در زندگی به کارم بیاید. اما ده سال بعد، وقتی در حال
طراحی نخستین کامپیوتر مکینتاش بودیم، همه آنها دوباره به یادم آمد و از همهشان در
طراحی مک استفاده کردیم. مک نخستین کامپیوتر همراه با نوعی حروفنگاری زیبا بود.
اگر هرگز به آن تککلاس نمیرفتم، مک نیز هرگز قلمهای متنوع یا اندازه قلمهای
متناسب با فضا و فاصله نداشت. و چون ویندوز صرفا کپیبرداری از مک بود، محتمل است
که هیچ کامپیوتر شخصیای در جهان چنین امکاناتی نداشت.» رقابت مایکروسافت و اپل،
بارها به رقابت شخص گیتس و جابز بدل میشد و البته در دنیای نوآوری، و حتی مارکهای
تجاری، همه برای جابز و اپل اعتبار بیشتری قائل بودند تا برای گیتس یا مایکروسافت
ــ اگرچه مدیریت و بازاریابی مایکروسافت، به زعم کارشناسان این حوزه، اشتباهات
بسیار کمتری نسبت به رقیب خود داشت؛ اما مرگ تفاوت زیادی در روابط قدیمی ایجاد
میکند. امروز آن رقیب کهنهکار، بیل گیتس، پس از مرگ جابز بیانیهای هم صادر کرده
و در آن گفته است:«آشنایی با جابز یکی از بزرگترین افتخارات من است. من و استیو
نزدیک به سی سال پیش برای نخستین بار با یکدیگر ملاقات کردیم. ما در طی بیش از نیمی
از عمر خود با یکدیگر همکار، رقیب و دوست بودیم.» گیتس در این بیانیه از تاثر عمیق
خویش بابت مرگ جابز گفته و دست آخر تاکید کرده است: «جهان به ندرت کسی همچون جابز
را به خود خواهد دید؛ کسی که تاثیری عمیق بر جهان گذاشت و این تاثیر بر بسیاری
نسلهای آینده نیز حس خواهد شد.» اما بیل گیتس تنها مرد بزرگ دنیای کامپیوتر نیست
که مرگ جابز را دردناک توصیف کرده است. مارک زوکربرگ جوان، بنیانگذار فیسبوک نیز
در بیانیهای نوشته است: «استیو، بهخاطر اینکه راهنما و دوست من بودی، ممنونم.
بهخاطراینکه نشان دادی، آنچه میسازی، میتواند جهان را تغییر دهد، باز از تو
ممنونم. استیو! دلم برایت تنگ میشود.»
اما زندگی جابز مملو از دشواریها و
اتفاقات ناخوشایند بود. سرپرستی او در کودکی توسط مادرش به زوجی دیگر واگذار
میشود؛ زوجی که مادرش تصور میکرد «مرفه باشند». اما معلوم میشود که این زوج نیز
به قول خود جابز «طبقهکارگری» هستند و در نهایت، تنها با پذیرفتن این شرط که استیو
را در آینده به کالج خواهند فرستاد، مادر اصلی او را به سپردنش قانع میکنند. جابز
از روزهای سخت ترککردن کالج نیز میگوید؛ زمانی که بطریهای کوکا را به ازای هر
بطری 5 سنت جمعآوری میکرده تا بتواند غذا بخرد یا یکشنبه شبها 7 مایل برای
خوردن غذا در معبد هارهکریشنا، پیاده از این سر شهر به آن سر شهر میرفته است. یا
خودش تختی برای خوابیدن نداشته است و شبها را روی زمین اتاق دوستانش در خوابگاه به
صبح میرسانده است، اما شاید همه اینها در برابر اتفاقی که در اوج موفقیت، یعنی
تنها یکسال پس از روانهکردن مکینتاش به بازار افتاد، چندان برای خود او دشوار
نبوده باشد. آن سال، جابزی که تازه سیساله شده بود، از شرکتی که خودش بنیان نهاد،
اخراج میشود. خود جابز در این باره چنین گفته بود: «چه طور ممکن است از شرکتی که
خودتان تاسیس کردهاید، اخراج شوید؟ خوب، وقتی اپل رشد کرد، کسی را استخدام کردیم
که به نظر من بسیار بااستعداد بود و میتوانست همراه با من به خوبی از پس اداره
شرکت برآید. سال اول همهچیز خوب پیش رفت، اما پس از آن نگرشهای ما نسبت به آینده
از هم دور شد و بهتدریج، دچار اختلافات جدی شدیم. هیاتمدیره در این دعوا طرف او
را گرفت. به این ترتیب، در سیسالگی من اخراج شدم. تمام تمرکز و هدف زندگی بزرگسالی
من از دست رفت و وضعیت بهشدت نومیدکننده بود. واقعا برای چند ماه نمیدانستم چه
باید بکنم. یک بازنده معروف شده بودم و حتی خیال داشتم از آنجا، از سیلیکون والی
(محله شرکتهای بزرگ و معروف کامپیوتری) فرار کنم. اما به تدریج چیزی در دلم شروع
به رشد کرد. هنوز آنچه را انجام میدادم، عمیقا دوست داشتم. بعدها فهمیدم اخراجشدن
از اپل بهترین چیزی بود که میتوانست برای من اتفاق بیفتد.» جابز پس از این اتفاق
دو شرکت جدید بنیان نهاد: شرکتی به نام نکست که به نوآوری در تکنولوژی مربوط به
صنعت کامپیوتر میپرداخت و شرکتی به نام پیکسار که بعدتر نخستین فیلم انیمیشن،
داستان اسباببازی را ساخت و اکنون موفقترین کمپانی انیمیشنی در دنیا است. خود
تکنولوژی نکست نیز، بعد از بازگشت مجدد جابز به اپل، بعد از یک دوره رکود بزرگ در
این شرکت، در هسته مرکزی اپل قرار گرفت.
با این حال، دشواریهای جابز هنوز
تمام نشده بود. آخرین آنها، به جز خود مرگ، سرطان لوزالمعدهای بود که برای بار
نخست درمان شد، اما چندروز پیش بالاخره جان او را گرفت. خود جابز در سخنرانی جالبی
در مورد مرگ سخن میگوید ــ آن هم در آخرین باری که در مورد مرگ با چنین تفصیلی سخن
میگوید. وی در این سخنرانی، سال 2005، گفته بود:
«وقتی 17 ساله بودم، چنین
جملهای خواندم: «اگر هر روز را با این تصور سپری کنی که انگار آخرین روز تو است،
بالاخره روزی فرا خواهد رسید که تصور تو درست از آب در بیاید.» این جمله بر من
تاثیر گذاشت و از آن روز به بعد، در این سیوسه سال، هر روز صبح در آینه نگاه
کردهام و از خود پرسیده ام: «اگر امروز آخرین روز زندگی من میبود، آیا کارهایی را
که قرار است امروز انجام دهم، باز هم انجام میدادم؟» و هر وقت پاسخم به این سوال
برای چندین روز متوالی «نه» شود، میدانم که باید چیزی را تغییر دهم.
تصور اینکه
بهزودی خواهم مرد، مهمترین ابزاری است که مرا برای تصمیمگیریهای مهم در زندگی
آماده کرده است. زیرا تقریبا همهچیز ــ همهانتظارات خارجی، همه انواع غرور،
سرخوردگی یا شکست ــ در برابر مرگ رنگ میبازند و تنها چیزی که واقعا مهم است، باقی
میماند. به یاد داشتن اینکه به زودی خواهید مرد، بهترین راه برای فرار از تله
اندیشیدن به این امر است: شما چیزی برای از دست دادن دارید. اما بدانید که پیشاپیش
برهنه هستید. دلیلی ندارد که به ندای قلب خود گوش نسپارید. تقریبا یکسال پیش،
پزشکان تشخیص دادند که سرطان دارم. 7:30 صبح اسکن شدم و مشخص شد که لوزالمعدهام
غدهای سرطانی دارد. حتی نمیدانستم این لوزالمعده چیست. پزشکان میگفتند که این
نوع سرطان درمان ندارد و سه یا ششماه بیشتر وقت برای زندگیکردن ندارم. پزشکم
توصیه کرد بروم خانه و به کارهایم برسم و خوب این یعنی آماده مردن باشم. یعنی آنچه
میخواستی ظرف ده سال به بچههایت بگویی، باید تنها در چند دقیقه به آنها بگویی.
یعنی مطمئن شوی همهچیز مرتب است و خانوادهات بهراحتی با مرگ تو کنار مییاید.
یعنی بروی و خداحافظیهایت را بکنی.» و جالب است که خانواده جابز، چهارشنبه،
بلافاصله پس از مرگ او بیانیهای صادر کردند و در آن تاکید کردند که جابز، در کمال
آرامش و در حضور خانوادهاش، رهسپار مرگ شد. اما جابز بابت سرطانی که در 2005، در
آن کنفرانس تعریف میکرد، نمرد. جابز در ادامه آنچه پیشتر آمد، گفته
بود:
«بعدتر، همان بعدازظهر، از بافت سرطانیام نمونهبرداری کردند. من بیهوش
بودم، اما همسرم برایم تعریف کرد که وقتی پزشکان زیر میکروسکوپ نمونه بافت را
مشاهده کردند، زیر گریه زدند؛ زیرا معلوم شد این نوع نادری از سرطان لوزالمعده بوده
است که میتوان با جراحی آن را درمان کرد. من تحت عمل جراحی قرار گرفتم، و حالا
خوبم.
این نزدیکترین تجربه من از مرگ بود و امیدوارم برای چند دهه نزدیکترین
تجربه باقی بماند. حالا که این تجربه را از سر گذرانده ام، باید بگویم که مرگ فقط
وقتی سودمند است که مفهومی تماما فکری باشد: هیچ کس نمیخواهد بمیرد و با این حال
مرگ مقصد مشترک همه ماست. و این طور است، چون باید باشد، زیرا مرگ احتمالا بهترین
اختراع زندگی است.»
و حالا بهترین اختراع زندگی، یکی از بهترین مخترعان زیسته را
به کام خود فرو کشیده است. استیو جابز نه تنها نماد دنیای کامپیوتر، که الگوی دنیای
نوآوری است و مرگ او بیشک یکی از بهترین مدیران نوآور تاریخ سرمایهداری آمریکایی
را از صحنه گیتی محو کرد. بیشک باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا نیز این نکته را
به خوبی فهمیده است. این نوشته را با بیانیهی او دربارهی مرگ استیو جابز به پایان
میبریم:
«میشل و من از شنیدن خبر درگذشت استیو جابز بسیار متاثر و متاسف هستیم.
استیو یکی از بزرگترین نوآوران آمریکایی است. آن قدر جسور که به طور متفاوتی
بیندیشد، آن قدر بیباک که باور داشته باشد قادر به تغییر جهان است و آنقدر
بااستعداد که این کار را انجام دهد. او با ساختن یکی از موفقترین شرکتهای جهان در
گاراژش، نمونهای از روح نبوغ آمریکایی را متجلی ساخت. و با ساختن کامپیوترهای شخصی
و قراردادن اینترنت داخل جیبهایمان، انقلاب اطلاعاتی را نه تنها ممکن، بل شهودی و
مفرح ساخت و با بدلساختن استعدادهایش به هنر قصهگویی، سرخوشی را به میلیونها
کودک و بزرگسال هدیه داد. استیو همیشه میگفت هر روز را طوری زندگی میکند که انگار
آخرین روز او است و به همین خاطر، زندگیهای ما را تغییر داد، تعریف صنعت را دگرگون
ساخت و به یکی از نادرترین شاهکارهای تاریخ بشر دست یافت: او شیوه نگاه ما به جهان
را تغییر داد.
جهان فردی ژرفاندیش را از دست داده است و بزرگترین ستایش از
موفقیت استیو، قطعا توجه به این واقعیت است که بسیاری از آدمها خبر درگذشت او را
از طریق همان دستگاهی خواندند که خودش اختراع کرده بود. میشل و من به لورن، همسر
استیو، خانوادهاش و همه کسانی که دوستش داشتند، سلامها و دعاهایمان را تقدیم
میکنیم.»
آنچه درباره
استیو جابز نمیدانید; مرموز و نفوذ ناپذير
ندا لهردی - خبر این است؛ اسطوره دنیای تکنولوژی مرد، به
سادگی طراحی محصولاتش و به مرموزی شخصیتش. او در تمام سالهای مدیریتش در Apple
همیشه از نظر کارکنانش یک شخصیت بزرگ و نفوذناپذیر به نظر میرسید.
در واقع بر خلاف بسیاری از آنها که شهرت را
چاشنی زندگیشان کردهاند، او همیشه از حواشی مربوط به زندگی شخصیاش به دور بود و
تمایلی به صحبت درباره جزئیات زندگیاش نداشت؛ حتی درباره بیماریاش هم حرفی
نمیزد. استیو جابز هرگز در مصاحبههای زیادی که انجام میداد هم به سوالی درباره
زندگی خصوصیاش جواب نمیداد و به همین دلیل دانستن جزئیات زندگی او برای خیلیها
جالب شده بود. با این همه اما بخش خبری وب سایت Yahoo در مطلبی با عنوان «6 چیزی که
درباره زندگی استیو جابز نمیدانید» در مورد ناشناختههای زندگی بزرگترین مرد جهان
تکنولوژی گفته است که آنها را در اینجا میخوانید:
1- کودکی
جابز در روز 24
فوریه سال 1955 در شهر سانفرانسیسکو به دنیا آمد و تنها چند روز بعد از تولدش یک
زوج جوان او را به فرزند خواندگی قبول کردند. به این ترتیب زندگی جابز با کلارا و
پل جابز در مانتین ویو در کالیفرنیا آغاز شد. پدرخوانده او (عبارتی که استیو جابز
بسیار با آن مخالف بود) یک مکانیست بود که در یک کمپانی بزرگ کار میکرد و مادرش به
عنوان حسابدار در شرکتهای مختلف فعالیت میکرد، جابز اما بعد از چند سال خیلی زود
متوجه شد که با پدرخوانده و مادرخواندهاش زندگی میکند. مادر واقعی او «جوآن
سیمپسون» در زمان به دنیا آوردن او دانشجو بود و مدتی بعد یک گفتار درمان شد و پدر
اصلیاش «عبدالفتاح جان جندالی» یک مسلمان اهل سوریه بود که از سن 18 سالگی به
آمریکا آمده بود و در زمان تولد استیو جابز به عنوان معاون مدیرعامل شرکت رنو
فعالیت میکرد.
2- ترک تحصیل از دانشگاه
خلاقترین مرد دنیای تکنولوژی که
ایدههای منحصر به فردش Apple را به ارزشمندترین شرکت جهان تبدیل کرده است، هرگز از
دانشگاه فارغ التحصیل نشد.
در واقع او بعد از آنکه از دبیرستانی در منطقه
کوپرتینو در کالیفرنیا فارغ التحصیل شد، در سال 1972 در دانشکده خصوصی Reed ثبتنام
کرد. او تنها یک نیم سال تحصیلی را در این دانشگاه ماند و بعد از آن به خاطر مشکلات
مالی برای پرداخت شهریه از آنجا بیرون آمد. بعدها او در سخنرانی معروفش در دانشگاه
استنفورد به مناسبت جشن فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان درباره دانشکده Reed
گفت:«آنجا اصلا رویایی نبود و من حتی خوابگاه هم نداشتم، به همین دلیل هم من روی
زمین اتاق دوستانم استراحت میکردم. برای خریدن غذا مجبور به فروش ذغال سنگ بودم و
هر یکشنبه شب برای خوردن یک وعده غذای خوب هفت مایل تا شهر پیاده روی میکردم تا به
معبد Hare Krishna برسم.»
3- دروغ جزئی به استیو وزنیاک درباره کار در
Atari
جابز که در این سالها به خاطر نوآوری در صنعت کامپیوترهای شخصی و
گوشیهای موبایل شناخته میشود، اما سالها پیش در طراحی بازیهای کامپیوتری به
شرکت بزرگ Atari هم کمک کرده است. او برای این کار در سال 1975 به این شرکت رفت و
به او پیشنهاد شد که برای کارش حقوق 750 دلاری دریافت میکند و برای هر ایدهاش در
جهت کاهش قطعات سختافزاری مورد نیاز 100 دلار اضافی به عنوان پاداش میگیرد. جابز
برای انجام این کار «استیو وزنیاک» را که بعدها به یکی از موسسان Apple تبدیل شد،
استخدام کرد. وزنیاک توانست کارش را به خوبی انجام داده و در نهایت پاداش 5000
دلاری را دریافت کند، اما بر اساس اتوبیوگرافی وزنیاک، جابز این پاداش را گرفته و
تنها 375 دلار از آن را به وزنیاک بابت تلاشش پرداخت میکند.
4- همسر
جابز
مانند تمام زندگش خصوصیاش جابز خبر ازدواجش را هم از رسانهها مخفی کرد.
به این ترتیب او زندگی شخصیاش را با همسرش «لورن» در پائولو آلتو آغاز کرد. لورن
در زمان آشنایی با استیو جابز فارغالتحصیل رشته تجارت از دانشگاه پنسیلوانیا بود و
به عنوان یک دانشجوی ممتاز اعتبار خوبی هم در این دانشگاه داشت. استیو جابز درباره
تصمیمش برای ازدواج با لورن گفته است:«از کار به خانه برگشته بودم و جلوی در
پارکینگ در حالی که کلید خودرو در دستم بود با خودم فکر کردم که اگر امشب آخرین شب
زندگیام باشد ترجیح میدهم یک قرار کاری داشته باشم یا یک قرار ملاقات با
لورن...بلافاصله خودرو را از پارکینگ درآوردم و پیش لورن رفتم. از او پرسیدم که آیا
با من شام میخورد، او هم بلافاصله جواب مثبت داد. ما تمام راه را پیاده رفتیم و از
آن به بعد با هم بودیم.» در نهایت استیو جابز و لورن پاول در سال 1991 در هتل
آواهنی در پارک ملی یوسمیت مراسم ازدواجشان را برگزار کردند.
5- خواهر استیو
جابز، یک نویسنده معروف
استیو جابز سالها بعد به طور اتفاقی با خواهر هم خونش
آشنا شد. «مونا سیمپسون» در آن زمان به خاطر نوشتن رمانی به نام «هر جایی جز اینجا»
حسابی مشهور شده بود.
داستان این رمان درباره زندگی یک مادر و دختر بود که بعدها
با بازی «ناتالی پورتمن» و «سوزان ساراندون» به یک فیلم تبدیل شد. بعد از این
آشنایی اتفاقی، جابز و خواهرش رابطه نزدیکی برقرار کردند تا جایی که جابز در
مصاحبهای با مجله نیویورک تایمز در آن زمان گفت:«ما اعضای یک خانوادهایم. او یکی
از بهترین دوستان من در جهان است. من حداقل هر دو روز یکبار با او تماس میگیرم و
با هم صحبت میکنیم.»
6- ثروتش
استیو جابز مدیر عامل ارزشمندترین برند جهان
بود و همین میتواند توجیه مناسبی برای ثروت او باشد. او اما برای ژست اجتماعی و
عمومیاش ترجیح داد حقوق سالانه یک دلاری از Apple بگیرد؛ کاری که بعدها «سرگی
برین» و «لری پیج» موسسان Google و «اریک اشمیت» مدیر عامل پیشین این شرکت هم از آن
الگو برداری کردند و از Google حقوق سالانه 100 پنی گرفتند.
به این ترتیب جابز
از سال 1997 به بعد به حقوق سالانه یک دلاری از Apple قناعت کرد؛ موضوعی که بارها
در مصاحبههایش درباره آن شوخی میکرد.
در اوایل سال 2010 جابز 5/5 میلیون سهم
از سهام شرکت Apple را در اختیار داشت. حالا قیمت سهام این شرکت بدون هیچ نشانی از
رکود، نسبت به ده سال قبل رشد 43 برابری دارد. او یکی از ثروتمندترین مردان جهان
است که تنها از فروش شرکت Pixar به Disney در سال 2006 چیزی در حدود 7 میلیارد دلار
بدست آورد. بر اساس جدیدترین گزارش مجله فوربس در سال 2011، استیو جابز با حجم
داراییهای خالص 3/8 میلیارد دلاری به عنوان 110 امین فرد ثروتمند جهان معرفی شده
است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر جابز در زمان ترک
Apple در سال 1985 سهامش را نمیفروخت، حالا او پنجمین فرد ثروتمند جهان بود.


انتخاب عكس و متن: سونيتا
سرابپور

یکی از طرفداران محصولات شرکت اپل
مقابل فروشگاه این شرکت در مانیل پایتخت فيلیپین در حال نوشتن پیام تسلیت روی
تابلوی مقابل عکس استیو جابز، رییس هیات مدیره و موسس شرکت اپل
است.

بعد از اعلام فوت استیو جابز
دوستداران وی برای برگزار کردن مراسم یادبود به سمت فروشگاههای این شرکت در
کشورهای مختلف سرازیر شدند. اینجا هم فروشگاه شرکت اپل در شهر سانفرانسیسکو
است.

در این عکس کودکی دیده میشود که
همراه با مادرش برای ادای احترام به استیو جابز به خانه وی آمدهاند. این کودک در
حال کشیدن نقاشی روی زمین مقابل خانه اوست.

سوگواری برای جابز در نقاط مختلف دنیا
دیده شده است. در این عکس مرد برزیلی را میبینید که با چسباندن گلی روی تلویزیونی
که عکس استیو جابز در آن به نمایش درآمده، ابراز تاسف خود را نشان
میدهد.

اینجا همان گاراژ قدیمی است که اولین
جرقههای تولید و طراحی محصولات انقلابی به ذهن استیو جابز خطور کرد. گزارشگرانی از
رسانههای ژاپنی دیده میشوند که در حال تهیه گزارش هستند.

اینجا هم فرانسه و مراسم سوگواری
دوستداران استیو جابز مقابل فروشگاه اپل در شهر پاریس است. پسری در حالی که آیپد
به دست دارد با روشن کردن شمع در این مکان یاد وی را گرامی
میدارد.

طرفداران جابز سعی ميكنند با استفاده
از خلاقیتی که در محصولات شرکت اپل دیده میشود و همانند طراحی نام این محصولات با
نوشتن یک i کوچک، مانند خود جابز از او تشکر کنند.

در این عکس توریستی را در شهر نیویورک
آمریکا میبينید. وی با آیپد خود در حال عکس گرفتن از پلیسی است که در بیرون
فروشگاه اپل ایستاده است.

طرفداران آلمانی جابز محبوب هم برای
برگزاری مراسم یادبود او از دیگر دوستدارانش غافل نماندهاند. فروشگاه اپل در شهر
فرانکفورت است که دوستدارانش با گذاشتن گل و عکس یادش را گرامی
داشتهاند.

یکی از کاربران آیفون در کره جنوبي
است. وی سعی کرده به شیوهاي متفاوت به استیو جابز ادای احترام کند. این مرد ماکتی
از گوشی آیفون را به دست گر فته که روی آن و خطاب به استیو نوشته است در آرامش
بخواب.